تحقیقات جدید در زمینه سرطان پستان
محققان در سرتاسر جهان در تلاشند تا راههای بهتری برای پیشگیری، تشخیص و درمان سرطان پستان، بهبود کیفیت زندگی بیماران و بهبودیافتگان پیدا کنند. برخی عناوین مهم پژوهشی عبارتند از:
عوامل ایجاد کننده سرطان پستان
پژوهش ها کماکان در حال آشکار کردن فاکتورهای خطر مرتبط با عادات و شیوه های زندگی و ژن های ارثی مؤثر در بروز سرطان پستان هستند. در این بخش به نمونه هایی از این دست اشاره می نماییم. پژوهش های بسیاری اثر ورزش، افزایش یا کاهش وزن و تغذیه را بر روی خطر ابتلاء به این بیماری بررسی نموده اند. مطالعات مربوط به بکارگیری بهینه جهش های مرتبط با سرطان پستان در آزمایشات ژنتیکی نیز با سرعت بسیار در حال انجام است. دانشمندان در حال مطالعه اند که تغییرات ژنتیکی شایع (تغییرات کوچک درون ژنها که به اندازه جهشها اهمیت ندارند) به چه میزان می تواند بر ریسک ابتلاء به سرطان پستان تأثیر بگذارد. تغییرات ژنی به طور معمول اثر کمی بر خطر ابتلاء به سرطان پستان دارند، اما تجمع آنها می تواند احتمال ابتلاء را به میزان چشمگیری افزایش دهد. عوامل محیطی مرتبط با سرطان پستان نیز در سالهای اخیر توجه بیشتری را به خود جذب کرده است. با وجودآنکه اغلب مباحث علمی این حیطه کماکان در مراحل ابتدایی قرار دارد، موضوع آن یکی از بخشهای مورد توجه پژوهش در سرطان پستان را به خود اختصاص داده است.
کاهش خطر ابتلاء به سرطان پستان
محققان در پی یافتن داروهایی هستند که بتوانند به کم کردن خطر ابتلاء به سرطان پستان کمک کند، مخصوصاً برای زنانی که خطر ابتلاء به این بیماری در مورد آنها مضاعف است. داروهای هورمونی که معمولاً برای درمان سرطان پستان استفاده میشوند، گاهی می توانند در پیشگیری بیماری نیز مؤثر واقع گردند. تاموکسیفن (Tamoxifen) و رالوکسیفن (Raloxifene) سالهاست که به منظور پیشگیری از سرطان پستان مورد استفاده قرار می گیرند. مطالعات جدیدتر بر روی شاخه دیگری از داروهایی که مهارکنندههای آروماتاز (Aromatase) نامیده می شوند (اگزمستان Exemestane و آناستروزول Anastrozole) نشان داده است که این داروها هم در پیشگیری از سرطان پستان بسیار مؤثر هستند. سایر مطالعات کارآزمایی بالینی نیز جهت کشف داروهای غیرهورمونی مؤثر در کاهش ابتلاء به سرطان پستان در حال انجام است. داروهای مورد توجه از این دست عبارتند از داروهای پوکی استخوان و متاستاز استخوان، مهارکنندههای COX-2، داروهای ضد التهاب غیر کورتونی و استاتینها (که برای پایین آوردن کلسترول استفاده میشوند).
گسترش سرطان پستان اغلب به متاستاز استخوانی می انجامد. برخی داروهایی که در درمان متاستازهای استخوانی ناشی از سرطان پستان مورد استفاده قرار می گیرند (مانند بیفوسفونات (Bisphosphonates) و دنوزوماب (Denosumab))، می توانند در کاهش احتمال بازگشت بیماری هم مؤثر واقع گردند. بر مبنی پژوهشهایی که تا به امروز انجام گرفته، به نظر می رسد زنان پس از یائسگی بیشترین سود را از تجویز داروهای اصلاح استخوان (Bone-modifying drugs) بعد از جراحی ببرند، با این وجود برای تأیید این ادعا و بیان قطعی آن لازم است مطالعات بیشتری انجام گیرد. این نوع پژوهش سالهای زیادی زمان میبرد. مدتی زمان میبرد تا نتیجه ای معنی دار و قطعی در مورد هر یک از این ترکیبات ارائه گردد.
مدیریت DCIS
کارسینوم درجای مجاری پستان (Ductal carcinoma in situ) (DCIS)
کارسینوم، سلولهای غیرعادی درون مجرای سینه هستند و بیرون از مجرا رشد نیافتهاند. DCIS در برخی زنان، تبدیل به سرطان پستان تهاجمی میشود یا گاهی ناحیهای از DCIS دارای سرطان تهاجمی میشود. با این وجود در سایر زنان، سلولها تنها در مجراها باقی میماند و هیچگاه به بخش های عمیق تر پیش روی نکرده و در غدد لنفی یا اعضای دیگر منتشر نمی شوند. عدم اطمینان از چگونگی DCIS موجب مشکل شدن انتخاب بهترین روش درمان در مورد آن می شود. محققان به دنبال راههایی هستند که با این چالش مقابله کنند.
پژوهشگران در تلاشند با استفاده از کامپیوترها و روشهای آماری، احتمال تهاجمی شدن DCIS در زنان مبتلا را تخمین بزنند. رویکرد دیگر ابزار تصمیمگیری است. از هر زن مبتلا به DCIS سؤالاتی پرسیده میشود که به او کمک میکند تصمیم بگیرد کدام عوامل (نظیر بقاء، پیشگیری از عود، و عوارض جانبی) برای او در انتخاب درمان مهمترند.
آزمایشات تشخیصی جدید
آزمایشات مبتنی بر سلولهای توموری در گردش (circulating tumor cells) (CTCs)
پژوهشگران دریافتهاند که در بسیاری از زنان مبتلا به سرطان پستان، سلول ها می توانند از تومور جدا شده و وارد جریان خون شوند. این سلولهای توموری در گردش (CTCs) را میتوان از طریق برخی تستهای آزمایشگاهی تشخیص داد. با وجود آنکه این آزمایشها میتوانند به تشخیص سرطان پستان گسترش یافته به خارج از بافت پستان (متاستاز یافته) در بیماران کمک کنند، اما هنوز مشخص نشده که آیا استفاده از این آزمایشات میتواند در پیش بینی بازگشت بیماری (عود) یا افزایش میزان بقاء بیمار نیز کمک کننده باشد. برخی پژوهشگران در تلاش برای دستیابی به راهکاریی هستند که از طریق آن بتوان این CTCsها از بدن بیمار جدا نموده و سپس در محیط آزمایشگاه بررسی نمایند و دریابند که چه روش درمانی به صورت اختصاصی در مورد هر تومور مؤثر واقع خواهد شد.
روشهای جدید تصویربرداری
امروزه مطالعات بسیاری بر روی روشهای جدید تصویربرداری، جهت ارزیابی تغییرات بافت پستان و تشخیص بدخیم و خوش خیم بودن آن، در حال انجام است.
سینتی ماموگرافی (Scintimammography) (تصویربرداری مولکولی پستان)
در این آزمایش دارویی با قدرت رادیواکتیوی پایین موسوم به ردیاب از طریق رگ تزریق میشود. ردیاب به سلولهای سرطانی پستان متصل شده، توسط دوربین خاصی مشاهده میشود.
این تکنیک کماکان در حال بررسی است و هنوز قطعاً مشخص نشده که می تواند در تشخیص سرطان پستان کارآمد باشد یا خیر. برخی پزشکان بر این باورند که این روش می تواند در بررسی دقیق تر نواحی مشکوک تشخیص داده شده به کمک ماموگرامهای معمول مؤثر واقع شود، اما کاربرد دقیق آن کماکان نامشخص است. بعلاوه، پژوهش های حاضر در صدد بهبود تکنولوژی موجود و بکارگیری آن در موارد خاصی نظیر بافتهای فشرده پستان و زنان جوان هستند.
درمان سرطان پستان
شیمی درمانی
واضح و مبرهن است که شیمی درمانی میتواند در بسیاری از بیماران سرطان پستان مفید واقع شود. اما پیشبینی این که چه کسی بیشترین یا کمترین سود را از آن میبرد هنوز در حال مطالعه است. گاهی عوارض جانبی جدی (کوتاه مدت و بلند مدت) در اثر شیمی درمانی به وجود میآید. بنابراین دستیابی به آزمایشاتی که بتواند مشخص کند چه کسی واقعاً به شیمی درمانی نیاز دارد بسیار مفید خواهد بود. مطالعات بسیاری در حال ارزیابی آزمایشات مختلفی هستند که میتواند به طور دقیقتری تعیین کند کدام بیماران از شیمی درمانی سود می برند و کدام بیماران میتوانند از آن پرهیز کنند.
جراحی آنکوپلاستی (Oncoplastic)
جراحی با حفظ پستان (لامپکتومی (Lumpectomy) یا ماستکتومی موضعی (Partial mastectomy)) اکثراً میتواند برای سرطانهای پستان در مراحل ابتدائی انجام گیرد. اما برای برخی خانمها ممکن است موجب تفاوت سایز یا شکل در پستانها شود. انجام اینگونه جراحی ها حتی ممکن است برای تومورهای بزرگتر امکانپذیر نباشد، شاید هم بتوان به ماستکتومی را جایگزین سایر جراحی ها کرد. برخی پزشکان این مشکل را با ترکیب جراحی سرطان و تکنیکهای جراحی پلاستیک مرتفع کرده اند که تحت عنوان جراحی آنکوپلاستی شناخته میشود. این نوع جراحی معمولاً شامل شکلدهی مجدد به پستانها حین جراحی اولیه، مانند انجام بازسازی موضعی پستان پس از جراحی های با حفظ پستان یا بازسازی کامل پس از ماستکتومی است. احتمال دارد در جراحی آنکوپلاستی لازم باشد جراحی بر روی پستان دیگر نیز انجام گیرد، تا پستانها تا حد ممکن شبیه هم شوند.
سرطان پستان سهگانه منفی
از آنجایی که سرطانهای پستان سهگانه منفی را نمیتوان از طریق هورمون تراپی یا درمان هدفمند مانند داروهای HER2 درمان نمود، گزینههای درمانی به شیمیدرمانی محدود میشود. هدفهای بالقوه جایگزین در سالهای اخیر برای داروهای سرطان پستان جدید شناسایی شده است. مهارکنندههای کیناز و ایمونوتراپی از جمله داروهایی هستند که بر اساس این هدفها طراحی شده، و در حال حاضر برای درمان سرطان های سهگانه منفی در مرحله مطالعه هستند تا بتوان با بکارگیری آنها به تنهایی، یا به صورت ترکیبی ، یا همراه با شیمیدرمانی به درمان مؤثرتری در مورد این نوع سرطان دست یافت.
درمان از طریق داروهای هدفمند
درمانهای هدفمند گروهی از داروها هستند که به صورت اختصاصی تغییرات ژنی را که موجب رشد یا گسترش سلولها می شوند در سلولهای سرطانی هدف قرار میدهند. درمانهای هدفمند جدید، نظیر مهارکنندههای PARP برای درمان سرطان پستان در حال مطالعه اند. این داروها در مورد سرطانهای پستان ناشی از جهش ژنهای BRCA به مراتب کارآمدتر بوده، در درمان برخی انواع سرطانهای پستان مؤثر واقع شده اند. امروزه اولاپاریب (Olaparib)-لینپارزا (Lynparza) برای درمان زنان مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک با جهشهای BRCA، سرطان های پستان HER2 منفی، و افرادی که شیمیدرمانی انجام داده اند، مورد استفاده قرار می گیرد. سایر مهارکنندههای PARP نیز در مرحله مطالعه قرار دارند.
مراقبتهای حمایتی
امروزه برخی کارآزمایی های بالینی در صدد ارزیابی داروهای متفاوت جهت دستیابی به داروی مناسب برای بهبود حافظه و عوارض مغزی پس از شیمی درمانی هستند.
مطالعات دیگر در حال بررسی اند که آیا داروهای قلبی خاص موسوم به مسدودکننده های بتا (Beta-blockers)، می توانند مانع بروز صدمات قلبی شوند که گاهی توسط برخی داروهای معمول شیمی درمانی سرطان پستان نظیر دوکسروبیسین (Doxorubicin) و اپیروبیسین (epirubicin) ایجاد می شوند.
تصمیم گیری جهت مشارکت در مطالعات کارآزمایی بالینی
مطالعات کارآزمایی بالینی، مطالعات پژوهشی کنترل شده دقیقی هستند که به منظور ارزیابی دقیقتر روشها و درمان های جدید امیدبخش صورت میگیرند. مطالعات کارآزمایی بالینی شیوهای برای به دست آوردن جدیدترین درمانهای سرطان است. این مطالعات گاهی تنها راه دسترسی به درمانهای جدیدتر هستند. از طرفی بهترین راه برای پزشکان است تا با روشهای درمانی مناسب تر سرطان آَشنا شوند. با این وجود برای همه مناسب نیستند.
اگر تمایل دارید درباره مطالعات کارآزمایی بالینی مناسب خود بیشتر بدانید، از پزشکتان بپرسید آیا کلینیک یا بیمارستانی که به آن مراجعه می کنید در حال انجام اینگونه مطالعات است یا خیر.